mashrooteh

Senobar امروز به مدد تکنولوژی و راه های ارتباطی بسیار آسان و بی دردسر و کم خرج، هر روز و هر ساعت هر بنگاه خبررسانی قادر است در خانه های مردم در هر ده و روستا و شهر و نقطه ای در جهان رخنه کرده و قادر باشد پیام های سیاسی اجتماعی هدفمند خود را به مردم منتقل و افکار و آرای عمومی را به نفع خود ضبط و مصادره کنند. اینکه انتظار داشته باشیم ایرانیانی که چهل و یک سال است از علم و دانش محروم مانده و حتی در دانشگاه ها به جای دانش جویی به مدرک گرایی روی آورده اند، قدرت تشخیص سره از ناسره را صد در صدی پیدا کرده باشند، انتظاری خلاف واقع و در واقع خوش خیالی است. همه کسانی که رویدادهای سیاسی را دنبال می کنند به خوبی می دانند هنوز هم اغلب محافل روشنفکری در دست مجرمین ۵۷ تی است که بر خلاف قانون اساسی حکومت قبلی مسلحانه یا غیر مسلحانه علیه حکومت فعالیت و قانون شکنی کرده و با دروغ و خیانت و دسیسه شورش ۵۷ را به راه انداختند و با همکاری هم دست به این جنایت سیاسی زده و قدرت را دو دستی به تبهکاران واگذار کردند. آنچه هنوز شگفت آور است این است که همین مجرمین با رندی و تحریف واقعیت و با چشم پوشی از دستاورد ننگین

شیخ سالوادور علیرضا نقوی در خصوص حادثه در گود زباله شهر میبد اظهار داشت: شهرداری متولی جمع آوری کودکان کار نیست، ضمن اینکه زنده گیری سگ‌های بی صاحب هم طبق قراردادی که منعقد شده با انجمن وفا که مجوز فعالیت از اداره حفاظت محیط زیست دارد، انجام می‌شود. وی در خصوص گود زباله نیز با بیان اینکه این محل ارتباطی به شهرداری ندارد، ادامه داد: شهرداری جایگاهی جدیدی برای دفن زباله در نظر گرفته‌ است. شهردار میبد همچنین با اشاره به اینکه رهاسازی لاشه دام و طیور خانگی در طبیعت عاملی برای هجوم سگ‌های ولگرد است، عنوان کرد: برخی شهروندان در منزل دام و طیور نگهداری می‌کنند و لاشه تلف شده حیوان را به جای دفن بهداشتی در طبیعت رها می‌کنند. وی با بیان اینکه این اقدام، محلی برای جمع شدن حیوانات و سگ های بلاصاحب می شود، اضافه کرد: البته شهروندان نیز باید بیشتر مراقب کودکان خود باشند و از زباله گردی نیز خودداری کنند. علیرضا نقوی شهردار میبد https://is.gd/JXxFt2

شیخ سالوادور https://youtu.be/sfFhhjF5dDo https://is.gd/S9Fsfv

monty همه اش یک طرف، آن «ان شاء الله» آخرش یک طرف... A Ukrainian Youtube channel has published a video, claims to be the Khomeini International Airport ATC communication recording during the time that the Ukranian #PS752 was shot down. I can't confirm the recording, just subtitled it. https://t.co/3F4XaxvKt2 — Aleph 🕯️ א (@no_itsmyturn) February 3, 2020 https://is.gd/snCbWH

شیخ سالوادور داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهادن جشن سده در شاهنامه بدین گونه آمده‌است که هوشنگ با چند تن از نزدیکان از کوه می‌گذشتند که مار سیاهی نمودار شد؛ هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد؛ سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگ‌ها برخاست. به گفته فردوسی: برآمد به سنگ گران‌سنگ خرد هم آن و هم این سنگ گردید خرد فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین که اورا فروغی چنین هدیه داد همین آتش آن گاه قبله نهاد یکی جشن کرد آنشب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد در شامگاه دهمین روز یا آبان روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از روزهای پیشین در مرکز شهر یا آبادی و یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند، این جشن آغاز می‌شود. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دسته‌جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یک‌جا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار می‌شده‌است؛ مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت می‌کنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است. منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/جشن_سده ht

https://www.mashrooteh.com/wp-content/uploads/2020/02/3972CFD2-8185-422C-A5E8-5AB460FF3331.jpeg csomeb حسین دهقان مشاور نظامی رهبری برای مقابله با تحریم‌های آمریکا، روزه‌گرفتن را توصیه کرد. او در سخنرانی پیرامون «اندیشه مقاومت در مکتب امام راحل» گفت: «اگر آمریکا ما را تحریم می‌کند و می‌خواهد ما را گرسنه نگاه دارد باید از گفتمان و ادبیاتی استفاده کنیم که در مکتب امام هم وجود داشت و در واکنش به چنین اقداماتی به دشمن نشان می‌داد که ما اهل روزه‌ایم. و با این ابزار بود که سیطره دشمن شکسته می‌شد». حسین دهقان همچنین مدعی شد که جمهوری اسلامی اگر در کنار کشوری می‌ایستد برای خودش چیزی نمی‌خواهد بلکه: « به دنبال ایجاد صلح، آرامش و امنیت برای آن کشور هستیم». او قبلا نیز گفته بود اگر «دخترکی» حجابش را برداشت و رسانه‌های «بیگانه» او را نشان دادند، باید تنبیه شود! کم کم داریم به لحظات ملکوتی ورود به «شعب ابی طالب » نزدیک میشویم. رویای ژاپن اسلامی ولی فقیه دارد به کابوس «کره شمالی» شدن ایران تبدیل میشود. ماجرای شعب ابی طالب(1) وقتی قریش نتوانستند یاران جنایتکار محمد را از حبشه باز گردانند و دیدند که ا

mollah چند روز پیش شهبانو فرح گرامی پیام تسلیتی را به مناسبت درگذشت خانم کوکب معارفی دادند. من بخاطر اینکه تابحال نام این خانم را نشنیده بودم مقداری توی اینترنت جستجو کردم متاسفانه به غیر از کیهان لندن که بطور خیلی خلاصه درمورد ایشان نوشته بود، هیچ بیوگرافی، وبسایت یا کتابی پیدا نکردم که درمورد این شخصیت فرهیخته ایرانی مطلب نوشته باشد. فعلا همان چند پاراگراف کیهان لندن را در اینجا بازنشر می کنیم به امید روزی که پزوهشگران تاریخ و نویسندگان علاقه مند به ایران زوایای مختلف خدمات چنین افرادی را تدوین و در اختیار همگان بگذارند: دکتر معارفی در شهر شیراز به دنیا آمد و در شهر تهران رشد یافت. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ علوم اجتماعی در دانشگاه کانورس و دانشگاه ایندیانا به انجام رساند. دکتر معارفی مبدع ارائه خدمات اجتماعی در ایران و موسس اداره کل خدمات اجتماعی در وزارت بهداری بود. وی با شور و شوق به کار خود ادامه داد تا زمانی که وقوع انقلاب، زندگی وی را هم دگرگون ساخت و به آمریکا رفت. او سال‌ها در دوران بازنشستگی نیز مشغول به کار بود و ب ه کسانی‌ که نیاز به حمایت داشتند، کمک می‌کرد. دکتر مع

mollah در چین عملیات احداث دو بیمارستان بزرگ هریک به ظرفیت 2600 تخت شروع شده و قرار است در مدت یک هفته به بهره برداری برسد. این عملیات ساختمانی یکی از کم نظیر ترین پروژه های ساختمانی در این سطح و اندازه است. برای دیدن تصاویر  پیشرفت این پروژه به این سایت بروید. همچنین در یوتیوب نیز بصورت زنده مراحل تکمیل این پروژه قابل دیدن است. https://is.gd/UxMTT2

mollah از جناب شیخ محمدحسین، آقازاده آیت الله اشعری نقل شده که می‌گوید: شبی آقا در حیاط منزل کنار نوه کوچکش خوابیده بود، نیمه‌شب کودک با صدای بلند،‌ شروع به گریه کرد. ما تعجب کردیم چراکه آقا به قول خودش از صدای راه‌رفتن مورچه بیدار می‌شود، اما هم‌چنان در خواب است. من رفتم سراغ آقا صدایش زدم، جواب ندادند. بلندتر صدا زدم جواب نداد. تکانش دادم، کف پا را خاراندم. هیچ حرکتی نکرد. متحیر شدم چه کنم؟! یک مرتبه دیدم نفس عمیقی کشیده و بیدار شد و مجدد خوابید. بعد از نماز صبح خدمت ایشان رفتم و عرض کردم: آقا دیشب کسالتی داشتید، ناراحت بودید؟ گفتند: نه. پرسیدم: دیشب خوابی دیدید؟ از جواب‌دادن کراهت داشتند، ولی گفتند: بلی. عرض کردم: چه بود؟ گفتند: دیشب حضرت عزرائیل آمد برای گرفتن جان من و شروع کرد جان مرا از نوک انگشت پا گرفت تا آمد به سینه. به سینه که رسید متوسل شدم به معصوم علیه‌السلام، گفتم: خدایا کاری نکردم، اگر امکان دارد مهلتی بده تا کاری برای خودم انجام دهم. این‌جا گویا حضرت عزرائیل اجازه گرفت که برگردد. آن وقت روح برگشت و بیدار شدم. آقازاده ایشان می‌گوید: من این جریان را برای امام خمینی رحمت ا