پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۱۹

بپاخیزید فرزندان میهن، روز سرفرازی فرا رسیده‌!

monty مناسبتی مانند «پنج دی» در پیش است و ما هنوز نمیتوانیم از این عادت انتشار مطالب «بی ربط» دست برداریم! کاملا بدون مناسبت من به یاد سرود ملی فرانسه (مارسییز) افتادم، که چند خط آن را اینجا با یک ترجمه باب میل خودم میگذارم: بپاخیزید فرزندان میهن، روز سرفرازی فرا رسیده‌! ستم پیشگی در برابر ما بیرق خونینش را برافراشته. ,Allons enfants de la Patrie !Le jour de gloire est arrivé Contre nous de la tyrannie .L’étendard sanglant est levé به سوی اسلحه، شهروندان، گردان‌های خود را تشکیل دهید، گام بردارید، به پیش! ,Aux armes, citoyens ,Formez vos bataillons !Marchons, marchons چه می خواهند این گله مزدوران، این خائنان، این حاکمان دسیسه‌گر؟ برای کیست این زنجیرهای نفرت انگیز، این آهنهای از دیرباز آماده شده؟ هم میهنان، برای ما! چه توهینی چه خشمی این باید برانگیزد! این ما هستیم که آنها در سر دارند به بندگی عهد عتیق باز گردانند! ,Que veut cette horde d’esclaves ?De traîtres, de rois conjurés ,Pour qui ces ignobles entraves ?Ces fers dès longtemps préparés Français, pour nous, ah! quel

کشتار مردم برای شهروندان معمولی یک عمل شنیع است، برای جنایتکاران پست فطرتی چو خامنه ای وسیله ای است برای حفظ قدرت!

csomeb این روزها عده ای چنان از کشتار وحشیانه حکومت اشغالگر جمهوری اسلامی به تعجب آمده اند که تو‌گویی دولت سوییس در یک شب ناگهان کشتار راه انداخته است! بارها شنیده ایم که ما ایرانیان حافظه تاریخی نداریم! اوایل من خیلی از شنیدن این موضوع ناراحت میشدم و این جمله را توهینی به ملت بزرگ ایران میدانستم اما امروز نمیدانم چه جوابی باید به خودمان بدهیم؟ فراموش نکنیم سردمداران این حکومت کسانی بودند که سینما رکس آبادان را آتش زدند و بیش از سیصد نفر را زنده زنده سوزاندند تا حکومت متعارف شاه را سرنگون کنند. یادتان نرود از سردخانه ها جنازه میدزدیدند تا بگویند ساواک دست به کشتار مردم زده است. فراموش نکنیم چگونه یاسر عرفات در کنار خمینی پیروزی دوباره اسلام را بر ایران جشن گرفته بود! فراموش نکنیم چگونه صدها ارتشی بیگناه را انقلابیون ۵۷ تی چگونه به فرمان خمینی و جلادش خلخالی ، گلوله باران کردند! فراموش نکنیم مستخدم شاه را چگونه سوزاندند! فراموش نکنیم چگونه با تحریک صدام جنگ ۶+۲ را به راه انداختند و چند هزار کودک را روی مین ها انداختند تا خمینی خلافتش دوام پیدا کند! فراموش نکنیم کشتار ۶۷ را فراموش نکنیم

خامنه‌ای با کشتن ۱۵۰۰ نفر انسان، رکورد امیرالمومنین را شکست

MazdYasna اسلام آیینی است دروغین و خونریز که در هر سرزمین بالهای واپسگرایی، خفقان سیاسی و انسان ستیزی خود را پهن کرده، دیگر نشانی از آزاد اندیشی و انسانگرایی در آن سرزمین به چشم نمی خورد https://twitter.com/kermeabrisham2/status/1209156379048632320 https://is.gd/MfLyvU

دروغ هایی برای حفظ جمهوری اسلامی / یک - عوضش امنیت داریم- مجتبی واحدی

شیخ سالوادور یکی از مهم ترین اقداماتی که می تواند بسیاری از مردم را با تحرکات مربوط به بر اندازی همراه کند افشای دروغ هایی است که در مورد نقش جمهوری اسلامی در حفظ امنیت، تمامیت ارضی و استقلال ایران گفته می شود https://youtu.be/vfgYYV4eo1M https://is.gd/z5mNGJ

بعد از «جمهوری جعلی»، اینک «دموکراسی مجازی» (بخش سوم: دموکراسی یک نسخه برای تصمیم گیری است، نه برای هرزگردی!)

monty همانطور که در بخش قبلی عنوان شد دموکراسی در اصل یک ایده برای نحوه اداره کشور است. در امورحاکمیتی یک سوال بنیادی به نحو اجتناب ناپذیری پیش میآید: در کشور چه کسی حرف آخر را میزند؟ جواب دموکراسی این است: مردم! باید دقت کرد که این جواب نه صحیح است و نه غلط، بلکه یک نسخه پیشنهادی برای گشایش «قفل شدن» هایی است که در نتیجه اختلاف نظر ممکن هستند. ماهیتا این نسخه شبیه یک قاعده «حق تقدم» برای ترافیک در یک میدان است. همانقدر که مقررات حق تقدم تجلی «حقیقت» یا «عدالت» هستند دموکراسی هم هست؛ از طرف دیگر این «تقدس زدایی» لزوما بدان معنی نیست که دموکراسی چیز بیخودی است، کما اینکه مقررات حق تقدم هم معمولا مفید محسوب میشوند، بدون اینکه کسی آنها را «مقدس» بداند یا به یک «نظام ارزشی» بچسباند. یک سوء تفاهم که در نتیجه دیدن بحثهای ظاهرا بی پایان در کشورهای دموکراتیک برای بعضی پیش آمده این است که مکانیسم کلیدی دموکراسی «حرف زدن» است، در صورتی که این طور نیست و این بحثها حداکثر تدارک برای تصمیم گیری (متناوب) در مورد سرنوشت کشور از طریق صندوق رای هستند. سوء تفاهم بنیادی تر این است که گویا هدف این مکانی

بعد از «جمهوری جعلی»، اینک «دموکراسی مجازی»! (بخش دوم: مفهوم دموکراسی و کاربرد آن در فضای مجازی)

monty مشکل از اینجا شروع میشود که منظور از «دموکراسی» واضح نیست. بویژه در بین ایرانیان وقتی گفته میشود «دموکرات» منظور غالبا چیزی نزدیک به «آزاد منش» یا «روادار» است، واین میتواند به شدت گمراه کننده باشد. مفهوم دموکراسی تعریف بلامنازعی ندارد. دموکراسی در اصل یک ایده برای نحوه اداره کشور است، بر این مبنی که در حاکمیت اراده مردم (در نهایت) تعیین کننده باشد . این ایده در اجرا با آرمانهای دیگر (و حتی خودش) به تضاد بر میخورد، برای گریز از این معضل انواع دستورالعمل ها طراحی شده است (اگر چه هیچکدام راه حل نهایی عرضه نمیکند)، پس در واقع دقیقترین تعریف در دسترس از دموکراسی را باید در قوانین اساسی کشورهایی که دموکراتیک شناخته میشوند جستجو کرد (و این تعاریف متفاوت هستند). اجمالا میتوان این شاخصهای اصلی را برشمرد: در یک دموکراسی حاکم (در نهایت) مردم هستند، تعریف سیستم سیاسی (از طریق قانون اساسی و سایر قوانین) وگزینش مجریان آن در یک فرآیند تعریف شده بر مبنای انتخابات انجام میگیرد. نکته کلیدی در این مبحث اما این است که حتی در یک کشور دموکراتیک به ندرت میتوان نهادی را یافت که با الگوی دموکراتیک اد

بعد از «جمهوری جعلی»، اینک «دموکراسی مجازی»!

monty در مورد «خیانت روشنفکران» (من ترجیح میدهم آن را حماقت نخبگان بنامم) در جریاناتی که به پدید آمدن رژیم فعلی انجامیدند بسیار نوشته شده است. ولی در سالهای اخیر ما یک خیانت رذیلانه (و این بار کمابیش آگاهانه) بخشی از نخبگان را در برابر چشمانمان مشاهده میکنیم که پتانسیل این را داشت که ما را حداقل برای یک نسل دیگر به بیراهه ببرد. اجازه بدهید از پروژه «اصلاحات» شروع کنیم. بر خلاف تصور اغلب هموطنان این یک «کلک آخوندی» نبود، بلکه یک ترفند شناخته شده بود که در بسیاری از کشورها اجرا شده است: پس از اینکه جماعتی با هر روشی (حتی به ضرب دگنک) گلوگاههای مدیریتی و اقتصادی کشوری را اشغال کردند در ظاهر «قاشق و چنگال بدست میگیرند»، بر حاکمیت قانون تاکید میکنند (ترجمه: کس متعرض دستاوردهای ما نشود) و از گشایش و تعامل با دنیا صحبت میکنند (ترجمه: حالا که همه چیز دست ماست چرا «حالش را نبریم»). این قبیل پروژه ها در کنار مهره های اصلی (غالبا افرادی که با استفاده از اهرمهای نهادهای امنیتی به موقعیتهای برتر اقتصادی و مدیریتی رسیده اند) دو گروه همکار دارند: نخبگان تکنوکرات و شرکتها و دولتهای خارجی. در کنار انگی