جَلق سیاسی و تخدیری برای انفعال
کوچه باغ
این اگر اقتصاد بازار آزاااات نیست، پس چیست؟
در چند هفته اخیر دو کشور امارات متحده عربی و عربستان سعودی مشغول دیپورت اجباری هزاران کارگر آفریقایی به دلیل آنچه که آنها میگویند یعنی مشکوک و مستعد بودن این انسانها به ویروس کرونا و همچنین گسترش آن، هستند.
-همه افراد مشکوک و غیر مشکوک را بدون تست و آزمایش دیپورت میکنند. در ماه گذشته ۲۸۷۰ نفر و این ماه ۳۰۰۰ نفر دیگر به اتیوپی-
آن هم با هواپیماهای «باری»، یعنی دقیقا مثل بروکولی، آووکادو، قهوه، کاکائو، شکر، موز، پاپایا، پسته، گوشت گاو، بره و مرغ و هر کوفت و زهر مار دیگری! تا ایرانیِ در تبعید تو اروپای غربی و آمریکای شمالی بخورد و آروغِ اقتصاد بازار آزاتی بزند و هیچ کاری هم نکنند جز نوشتن پُست و مرثیههای فیسبوکی، ایران گلوبالی، توئیتری و غیره تا به ارضاء سیاسی برسند و پتانسیل یک عده دیگر را هم در همان اندازه لایک و شِیر به مطالب چرندشان از بین ببرند.
خانم و آقای محترم، شما مسئول هستید. شما باید پاسخگو باشید.
چرا صادقانه به آن جمعیت نمیگویید که شما هم هیچی نیستید، اصلا تک تک ما هیچ چیزی نیستیم تا روزی که عملگرا باشیم و با هم همبستگی کنیم.
یک «جَلق سیاسی و اُرگاسم مَنیّت و اِگو محوری» تا این اندازه باید مهم باشد؟
تفو بر تو ای روزگار.. تفو..
همه خوابزده شدهاند و با تخدیرهای لایک و توجه اینترنتی حواسشان را از دشمن اصلی که رژیم جمهوری اسلامی و این اقتصاد بدکاره و وِلِنگ و وار جهانی است، آگاهانه پَرت میکنند.
درست مانند انسان بیماری که به جلق و خود ارضایی اعتیاد پیدا میکند، به دلیل باور غلطش و عدم اعتماد به نفس که فکر میکند به محبوب یا محبوبهاش نمیرسد، پس با دست خودم در غار تنهاییام خود را به ارگاسم میرسانم و همین ما را بس.
یا یک گروه از ایرانیهای کِیس مسیحی هم که از سنتهای مسخره و شکم فراخی و چِلاسی و انگلی کشورهای مسیحی دفاع میکنند چون اسلام بد است!
فقط یک عید پاک (بخوان کثیف) و دنیایی از مصرف گرایی و دور ریز مواد خوراکی در ۳۶۵ روز سال کافیست تا حماقت جمعی بشر را دید.
بی غیرتی و ناله و زاری هم حدی دارد.
میدان، میدان جنگ است، با کسی شوخی ندارد.
چون زندگی جنگ است!
البته باید از خانواده کولبری، کارگر فصلی و دست فروش و خلاصه کارگری و کم بضاعت آمده باشی تا معنی زندگی جنگ است را بفهمی، و گر نه در خیال قشر متوسط که «آه کامبیز، آه لوُرا زندگی زیباست».
برای همین در غرب همه چیز را زیبا و بهشتی میدیدند و میبینند و در کِش و روی ایران و خارجه بودند و هستند و سوغات بهشت غرب را برای مردمان داخل با خود میبردند و حالا که هواپیمایی موشک خورده، تازه فهمیدند غرب و کاسبی و اقتصادِ مماشات آنقدرها هم زیبا نبود..
حالا هم خرمگس معرکه جمهوری اسلامی میآید و خود را پروپاگوه (همان پروپاگاندا) میکند و مدام وِز وِز میکند که:
دیدید این هم غرب است که بهشت برین بود!
از پروفایل فیسبوک حمید آزاد
https://is.gd/iQHDx2
نظرات
ارسال یک نظر